
در سالهای اخیر، مقایسه شاخصهای اقتصادی ایران و ترکیه بیش از هر زمان دیگری در افکار عمومی برجسته شده است. تیتر «پایه حقوق ترکیه ۶ برابر ایران؛ بنزین سوپر همقیمت ترکیه!» تنها یک جمله خبری یا احساسی نیست، بلکه خلاصهای گویا از شکاف عمیق معیشتی میان دو کشور همسایه را بازتاب میدهد؛ شکافی که مستقیماً زندگی روزمره شهروندان را تحت تأثیر قرار داده است.
حقوق و بنزین
براساس دادههای موجود، حداقل دستمزد ماهانه در ترکیه حدود ۶۰۰ دلار است؛ رقمی که اگرچه برای استانداردهای اروپایی بالا محسوب نمیشود، اما در مقایسه با ایران تفاوتی چشمگیر دارد. در ایران، حداقل حقوق تعیینشده توسط شورای عالی کار، حتا با احتساب مزایا، بهزحمت به ۱۰۰ دلار در ماه میرسد. این یعنی یک کارگر ترک، بهطور متوسط، حدود شش برابر یک کارگر ایرانی درآمد دلاری دارد. این اختلاف، صرفاً یک عدد روی کاغذ نیست، بلکه بیانگر دو سطح کاملاً متفاوت از قدرت خرید، امنیت اقتصادی و کیفیت زندگی است.
از سوی دیگر، وقتی به قیمت کالاهای اساسی نگاه میکنیم، تصویر نگرانکنندهتر میشود. بنزین سوپر در ایران، که زمانی نماد یارانههای گستردهی انرژی بود، امروز به قیمتی رسیده که با قیمت بنزین در ترکیه قابل مقایسه است. این در حالی است که ترکیه نه تنها تولیدکننده عمده نفت نیست، بلکه سوخت را با قیمتهای نزدیک به بازار جهانی عرضه میکند و مالیات بالایی نیز بر آن میبندد. در چنین شرایطی، همقیمت شدن بنزین سوپر ایران و بنزین واقعاً باکیفیت ترکیه، بدون همسطح شدن درآمدها، فشار مضاعفی بر خانوار ایرانی وارد میکند.
مسئله اصلی در این مقایسه، صرفاً نرخ حقوق یا قیمت بنزین نیست، بلکه نسبت درآمد به هزینه است. در ترکیه، اگرچه تورم در سالهای اخیر بالا بوده و شهروندان این کشور نیز با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، اما حداقل دستمزد همچنان امکان پوشش بخش قابل توجهی از هزینههای پایه مانند مسکن، خوراک، حملونقل و خدمات را فراهم میکند. یک کارگر ترک میتواند با برنامهریزی مالی، پسانداز محدود داشته باشد یا برای آینده خود تصمیم بگیرد. در مقابل، بسیاری از حقوقبگیران ایرانی حتا پیش از نیمه ماه با کسری بودجه مواجه میشوند.
این شکاف دلاری، پیامدهای اجتماعی گستردهای نیز دارد. کاهش قدرت خرید در ایران باعث کوچک شدن سفره خانوار، افت مصرف کالاهای باکیفیت، افزایش فشار روانی و گسترش نارضایتی اجتماعی شده است.
از منظر اقتصادی، یکی از دلایل اصلی این وضعیت، کاهش شدید ارزش پول ملی ایران در سالهای گذشته است. در حالی که لیر ترکیه نیز با افت ارزش مواجه بوده، اما این کاهش هرگز به اندازهای نبوده است که قدرت خرید مردم را به سطح ایران برساند. علاوه بر آن، ارتباط محدود ایران با اقتصاد جهانی، تحریمها، ضعف سرمایهگذاری خارجی و بیثباتی سیاستهای اقتصادی، همگی در پایین ماندن سطح دستمزد واقعی نقش داشتهاند.
در نهایت، مقایسه پایه حقوق ترکیه و ایران، بیش از آنکه یک رقابت عددی باشد، هشداری جدی برای آینده است. همقیمت شدن کالاها و خدمات در منطقه، بدون افزایش متناسب درآمدها، بهمعنای فرسایش تدریجی معیشت مردم است. اگر قرار است قیمتها به سطح کشورهای دیگر نزدیک شود، دستمزدها نیز باید توان همگامی با آن را داشته باشند. در غیر این صورت، شکاف میان هزینه و درآمد هر روز عمیقتر خواهد شد و فشار آن مستقیماً بر دوش طبقه حقوقبگیر و متوسط جامعه باقی میماند.
نوشته پایه حقوق ترکیه ۶ برابر ایران؛ بنزین سوپر همقیمت ترکیه! اولین بار در اسب بخار. پدیدار شد.
The post پایه حقوق ترکیه ۶ برابر ایران؛ بنزین سوپر همقیمت ترکیه! appeared first on فروشگاه آسان وی.
دیدگاه خود را بنویسید